[ اَ/اِ/اُ نَ ] (ع اِ) تندی رُخساره. وَجنه. طرف بالای روی که بلند برآمده نهاده است.
لغتنامه دهخدا
[ قَ نَ ] (اِخ) کارتاژ. و آن را قرطاجنهٔ اندلس گویند. شهری است در اسپانیا بر کنار دریا که لنگرگاه و مرکز صنعتی است. در این شهر کلیسای بزرگی از قرن سیزدهم م . و آثاری از رومانیهاست. این ...
[ مُ جَ نَ ] (ع مص) کار به مدارا کردن. (از منتهی الارب). مداهنة. (اقرب الموارد).
[ مَ جِ نَ ] (ع ص، اِ) جِ هجین. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.