[ اَ نِ بَ ] (ع اِ) جِ جناب.
لغتنامه دهخدا
بیگانه، انیرانی
فرهنگ واژههای سره
[ جُمْ ] (نف مرکب) ساکن. غیر متحرک. بی حرکت. (ناظم الاطباء). که جنبان و متحرک نیست. اجنبان.
[ جُمْ دَ ] (مص مرکب) دوباره جنبانیدن. فاجنبانیدن. (تاج المصادر بیهقی ذیل حفز). و رجوع به «وا» و «بازجنبانیدن» شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.