[ ؟ سُ ] (اِخ) از امرای رستم بیک بن مقصودبیک بن امیر حسن بیک. رجوع به حبط۲ ص ۳۳۳، ۳۳۴، ۳۳۵ شود.
لغتنامه دهخدا
[ اَ بی یَ ] (اِخ) آل افراسیاب. خانیه. خاقانیان. ملوک افراسیابیه. رجوع به کلمات مزبور شود.
[ بی یَ / یِ ] (ص نسبی) منسوب به باب سید علیمحمد. رجوع به باب شود. (ضحی الاسلام ج ۳ ص ۲۲۴). || (اِخ) گروه و طایفهٔ پیرو سیدعلی محمد باب. رجوع به باب، و فهرست تاریخ ادبیات برون ج ۱و۲و۳ شو ...
[ یِ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیّه ۸ هزارگزی شمال خاوری نقده، سه هزارگزی شمال شوسهٔ محمدیار، جلگه، معتدل مالاریایی با ۱۰۱ تن سکنه آب آن از رودگدار محصول آنجا غ ...
(اِخ) بکسر باء و تخفیف یاء قریه ای است از توابع جیدور از ناحیهٔ جولان از اعمال دمشق نزدیک مرج الصفر جانب شمالی حوران. و قرب آن تلّی واقع است موسوم به تلّ جابیه که مارهای خرد بسیار دارد و ...
خُم؛ خمره؛ سبو.
فرهنگ فارسی عمید
[ یَ ] (اِخ) شهری است که از آنجا تا ایلیا پنج روز راه است و هنگامی که عمربن خطاب بسال شانزدهم هجرت بجانب بیت المقدس میرفت از آنجا گذشت. (حبیب السیر چ ۱ تهران جزء ۴ از ج ۱ ص ۱۶۱). و رجوع به ...
[ نَ / نِ هِ شَ بی یَ ] (اِخ) خانقاهی است بدمشق در غرب عادلیه و شمال معینیه، و آن را امیر ایدکین بن عبداللََّه مملوک شهاب الدین رشید النجمی بسال ۶۵۰ هـ . ق. بنا کرد و در زمان تیمور خراب شد. ...
[ خَ طْ طا بی یَ ] (اِخ) نام فرقه ای است از غلاة شیعه که از یاران ابوخطاب اسدی اند. او خود را به ابی عبداللََّه الامام جعفر الصادق علیه السلام نسبت می داده، چون آن حضرت غلو ابوخطاب را درب ...
[ سَ بی یَ ] (اِخ) از فرق اهل کلام شیعه. اصحاب عبدالرحمن بن سیابه از اصحاب امام جعفر صادق (ع) که در باب صفات ایزدی میگفتند که هرچه امام جعفرصادق (ع) در این باب گوید همان صحیح است و قولی ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.