معنی

[ اَ لِ ] (ع اِ مرکب) گرسنگی. (منتهی الارب). سغب. (المزهر). || طشت. (السامی فی الاسامی) (المرصع). || پیری. هرم. (المزهر). سِنّ. کبر. (تاج العروس).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.