معنی

[ اَ عَ ] (اِخ) منطقی بصری. شاعری مادح عضدالدوله و ابن عباد و نصربن هارون و ابوالقاسم علاءبن حسن و او را در علم منطق یدی طولی بود. وی را دیوانی است در دو هزار بیت. مولد او به سال ۳۳۶ و وفات بعد از ۳۹۰ هـ . ق. بشیراز. در آخر عمر نابینا گشت. رجوع به معجم الادباء ج ۵ ص ۴۹۴ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.