[ اَ عَ ] (اِخ) معتوه. یکی از عقلای
مجانین. خلف بن سالم گوید: ابوعلی معتوه را
گفتم مسکن تو کجاست. گفت در آن خانه که
عزیز و ذلیل در آن برابر باشند گفتم آن خانه
کدام است گفت گورستانها. گفتم از تاریکی
شب بگورستانها ترا ترس نگیرد گفت تاریکی
قبر در نظر آرم و از آنرو تاریکی شب بر من
سهل آید. گفتم گاه باشد که چیزهای هول و
بیمناک بچشم تو آید گفت باشد لکن در هول
و هراس آن جهانی چیزهاست که این هراس
و وحشت پیش آن بچیزی نیست. رجوع به
صفة الصفوة چ حیدرآباد ج ۲ ص ۲۵ شود.