[ اَ ] (اِخ) سلام بن مسکین. محدث است.
لغتنامه دهخدا
[ اَ ] (اِخ) شبیب بن نعیم. محدث است و جریر از او روایت کند.
[ اَ ] (اِخ) عبدالرحمن بن قیس. محدث است.
[ اَ ] (اِخ) عمارةبن ابی حفصه. محدث است.
[ اَ ] (اِخ) قدامةبن عبداللََّه عامری. محدث است.
[ اَ ] (اِخ) نوح بن قیس بصری. محدث است.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.