ابن‌القاریه

معنی

[ اِ نُلْ یَ ] (ع اِ مرکب) جوجه. فَرْخ. فروج. (المزهر). و رجوع به ابن القاویه شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.