[ اِ بِ ] (ع اِ) کنیز و اسب.
لغتنامه دهخدا
[ خوا / خا ] (اِخ) نام نهری بوده است. نهر خوابدان. منبع این رود از جویکان است و نواحی نوبنجان را آب دهد و پس رو به جلارچان رود با نهر شیرین آمیخته گردد و در دریا افتد. (فارسنامهٔ ابن البلخ ...
۱. همچون عابدان؛ بهروش عابدان. ۲. (صفت) همراه با عبادت.
فرهنگ فارسی عمید
علم طب.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.