آینهٔ سکندری

معنی

[ یِ نَ یِ سِ کَ دَ ] (اِخ) بقول فرهنگ نویسان، نام آینه ای است که بجهت آگاهی از حال فرنگ بر سر منارهٔ اسکندریه [ بمصر ] نهاده بوده است و کشتی های دریا از صد میل راه در آینه دیده میشده، و آن مناره را اسکندر بدستیاری ارسطو بنا کرده بود و از غفلت پاسبانان، فرنگیان فرصت یافته آینه در آب افکندند و اسکندریه را برهم زدند و ارسطو به فسون و اعداد آن را از قعر دریا برآورد -انتهی. مناره ای در جزیرهٔ فار به قرب اسکندریه(؟) بوده است بناکردهٔ سُستراتِ کِنیدی ، و این مناره را از مرمر بچندین طبقه ساخته بودند به ارتفاع سیصد ذراع (تقریباً ۱۳۵ گز) و بشب بر سر آن آتش افروختندی راهنمائی کشتی ها را: چشمهٔ خضر ساز لب از لب جام گوهری کز ظلمات بحر جست آینهٔ سکندری. خاقانی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.