پرندهای وحشی و حرامگوشت با چهرۀ پهن، چشمهای درشت، پاهای بزرگ، و منقار خمیده که در برخی از انواع آن، در دو طرف سرش دو دسته پَر شبیه شاخ قرار دارد. بیشتر در ویرانهها و ...
فرهنگ فارسی عمید
[ جُ ] (اِ) پرنده ای است از تیرهٔ «بوبنیده» که در پرهای دور چشمش دوائر نامنظمی است و همان پرها شاخکهای گوش او را تشکیل میدهد. در دنیا سی نوع از این پرنده هست که یک نوع معروف آن «براشیوت ...
لغتنامه دهخدا
[ جُ ] (اِخ) دهی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در ۲۵۰هزارگزی جنوب کهنوج سر راه مالرو انگهران به بیابان. کوهستانی و گرمسیر است و ۱۰۰ تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و م ...
[ جُ ] (اِخ) اسم یکی از قلاع بجنورد است. زراعت آن آبی و از چشمه مشروب میشود. هوایش معتدل است. چهار خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج ۴ ص ۲۵۰). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بج ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.