استفادهکنندۀ نهایی هریک از محصولات پروژه که مسئولیت پذیرش تحویلیهای پروژه بر عهدۀ اوست
۱. خریدار؛ کسی که چیزی میخرد. ۲. (اسم) (نجوم) پنجمین و بزرگترین سیارۀ منظومۀ شمسی؛ برجیس؛ هرمز؛ ژوپیتر.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ ] (ع ص) خرنده. (منتهی الارب). خريدار. (از محيط المحيط). خريدار گاهی بهمعنی فروشنده. (غياث) (آنندراج). خرنده و آن که چيزی ميخرد. خريدار: نگين بدخشی بر انگشتری ز کمتر ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ ] (اِخ) ستارهای که سعد اکبر است. (منتهی الارب). ستارهای از سيارات فلک ششم که آن را به فارسی برجيس نامند. (از اقرب الموارد). نام ستارهای که بر فلک ششم اس ...
شماری از مشتریان برگزیده که اهمیت ویژه برای شرکت دارند [بازاریابی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ نَ / نِ یِ مُ تَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) برج حوت و قوس. رجوع بخانهٔ ستاره شود.
خدماتی که در طی ساعات غیراوج برای بردن مسافران از مبدأ به مراکز خرید و برگرداندن آنها در نظر گرفته میشود [حملونقل درونشهری - جادهای] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.