بخشی از هجا شامل هسته و پایانه
(فِ یَ یا یِ) [ ع. قافیة ]۱- (اِفا.) از پی رونده.۲- (اِ.) حرف یا کلمة آخر بیت در شعر. ؛ ~را باختن کنایه از: مغلوب شدن، فرصت را از دست دادن. ؛ ~به کسی تنگ شدن کنایه از: به زحمت و دردسر افت ...
فرهنگ فارسی معین
۱. پشت گردن؛ پس گردن. ۲. آخر چیزی. ۳. (ادبی) یک مصوت یا رشتهای از چند صامت و مصوت که در آخرین کلمۀ ابیات یک قطعه شعر یا در آخرین کلمۀ مصراعهای یک بیت تکرار شود، ولی این تکرار ...
فرهنگ فارسی عمید
[ یَ / یِ سَ ] (حامص مرکب) علم شعر. (ناظم الاطباء). نقدالشعر. شعرگوئی. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
[ یَ / یِ یِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) قافیه ای که مشتمل باشد بر ایطای جلی که حرف زائد را با اصلی قافیه گردانند چنانکه دلیران و مردمان را با جان و زمان یا آهنین و رنگین را با نسرین و چین یا ...
[ ثِ یَ ] (اِخ) شاعر هرات بود. وجه تسمیهٔ او به «قافیه» این بود که غزل یا قصیده ای را بدون توجه به قافیه میسرود و اگر شخص دیگری قافیه ای پیدا میکرد که او نگفته بود با زر آن را میخرید و در شع ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.