چرخه [زیستشناسی - علوم گیاهی]
حلقه، پیچ، حلقه یا پیچ خوردن سایر معانی: چرخش، پیچ و تاب، چرخ و واچرخ، (برای تنظیم حرکت چرخ) چرخ لنگر، (نساجی) لنگر ماسوره، لنگر دوک، چرخه، دوک سره، (گیاه شناسی - جوانه زنی برگ یا گلبرگ به ط ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] مقطع عرضی پیچ-صدف- - مقطع عرضی پیچ یک سفالوپود را گویند.
برگهای فراهم [کشاورزی - علوم باغبانی] سه یا چند برگ که بر روی یک گره قرار دارند
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.