تنش [روانشناسی]
[نساجی] وسیله کشیدگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] کشش سنج - کشیدگی سنج
تنشکاهی [روانشناسی] کاستن از هیجانهای مربوط به تنش با استفاده از شیوههایی مانند آرَمِشدرمانی (relaxation therapy) و استفاده از داروهای آرامبخش و مراقبه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] نوسان کشش - کشش موجی
گرانشوندگی کششی [مهندسی بسپار] افزایش گرانرَوی کشامدی با افزایش آهنگ کُرنش در شارش کشامدی پایا
کششی، انبساطی سایر معانی: کششی، انبساطی [نساجی] کششی - انبساطی
[ریاضیات] توسعه ی جبری یک میدان
سیم رابط
نردبان کشویی
[ریاضیات] اصل موضوع توسیع
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.