عمقیابی [ژئوفیزیک]
گُمانهزنی [زمینشناسی] تعیین تغییر هر کمیت با عمق
واژههای مصوب فرهنگستان
گُمانهزنی [علوم جَوّ] تعیین تغییر هر کمیت با عمق
[عمران و معماری] بالن گمانه [برق و الکترونیک] شدت صوت انرژی صوتی ارسال شده در واحد زمان از واحد سطح که بر حسب ارگ بر ثانیه بر سانتی متر مربع یا وات بر سانتی متر بربع بیان می شود .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] پژواک سنج
ژرفاسنج سایر معانی: مسبار، گمانه، ژرفایاب، شاغول عمق سنج (lead line هم می گویند)
[زمین شناسی] طناب عمق یاب، سیم اندازه گیری ژرفای آب،خط برداشت - - رجوع شود به lead line (ژرفاسنج [گوی سربی که به ریسمان وصل است]). -
[زمین شناسی] دستگاه عمق یاب مکانیکى
موشک کاوش [مهندسی هوافضا] نوعی موشک آزاد با قابلیت حمل محموله کوچک در مسیر زیرمداری برای انجام اهداف تحقیقاتی
[زمین شناسی] ماسه صوتی،ماسه صدادار - ماسه ای، معمولاً تمییز و خشک، که صدای موسیقایی، نجوایی یا قرچ قروچ (وقتی آشفته می شود) از خود گسیل می کند. مانند ماسه بیابانی که وقتی از وجه دامنه ای به ...
[برق و الکترونیک] عمق سنجی آکوستیکی 1. استفاده از امواجر صوتی برای تعیین عمق آب ار طریق اندازره گیری زمان لازم برای رفت و برگشت پالس صوتی . 2.استفاده از امواج صوتب برای مطالعه ی لایه های پای ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.