پرداخت [عمومی]
دستکاری کردن، رتوشه کردن سایر معانی: (عکاسی و نقاشی و غیره) رتوش کردن، رتوش، (عکس) رتوش شده، (نوشته و غیره) حک و اصلاح کردن، ویراستن، حک و اصلاح، ویراستاری، ویرایشگری، درعکاسی رتوشه کردن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.