بیقرار [روانشناسی]
مضطرب، بی قرار، بی آرام سایر معانی: پر تکان، ناراحت، پرالتهاب، ناآرام، بی تاب، بی شکیب، پویا، ماجراجو، لگام شکن، فعال، اهل عمل، ناراضی، تغییر طلب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی آرام سایر معانی: از روی بی تابی یا بیقراری
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.