ساختگاه [مدیریت - مدیریت پروژه]
پایگاه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] جایی که تعدادی رایانه در کنار یکدیگر مورد استفادۀ کاربران قرار می‌گیرد
واژه‌های مصوب فرهنگستان
مقر، جا، موقعیت، مکان، محل، زمین زیر ساختمان سایر معانی: بودگاه، - گاه، زمین، قواره، قطعه زمین، (در جا یا موقعیت معینی) قرار دادن، قرار گرفتن [شیمی] جا، محل، موقعیت، مکان [عمران و معماری] مح ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] زمین زیر بنا - زمین ساختمانی
[عمران و معماری] ویژگیهای محل
[عمران و معماری] تخلیه کارگاه
اثر ساختگاه [زمین‌شناسی] اثر شرایط زمین‌شناختی و عارضه‌های محلی ایستگاه ثبت بر جنبش‌های زمین
اثر ساختگاه [ژئوفیزیک] اثر شرایط زمین‌شناختی و عارضه‌های محلی ایستگاه ثبت بر جنبش‌های زمین
فرایندهای شکل‌گیری محوطه [باستان‌شناسی] مجموعه‌ای از فرایندهای طبیعی و فرهنگی که به‌صورت منفرد یا توأمان به شکل‌گیری و دگرگونی هر محوطه باستانی و مواد فرهنگی و طبیعی ...
هندسه محوطه [باستان‌شناسی] طرح مستتر در شکل‌گیری استقرارگاه یا هر نوع محوطه باستانی دیگر
شاخص رویشگاه [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] معیاری کمّی که میزان ثمردهی رویشگاه را نشان می‌دهد
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.