راهنما [حملونقل دریایی]
خلبان، رهبر، لیدر، پیلوت، خلبان هواپیما، راننده کشتی، چراغ راهنما، اسباب تنظیم و میزان کردن چیزی، ازمایشی، رهبری کردن، راندن، خلبانی کردن سایر معانی: وابسته به خلبانی، (هواپیما و فضاناو) ران ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در هوا شناسی بالون اکتشافی
[نفت] مته ی جهت دار
سیاهغش خلبان [علوم نظامی] سیاهی رفتن چشم و حالت غش در خلبان به علت اختلال در میزان خونرسانی به مغز در حرکتهای شتابدار و روبهبالای هواپیما ...
واژههای مصوب فرهنگستان
راهنمابَر [حملونقل دریایی] شناوری برای بردن و آوردن راهنمایان از بندر به کشتی و برعکس
گواهینامۀ خلبانی [حملونقل هوایی] گواهینامۀ پایان دورۀ آموزش که خلبان با داشتن آن مجاز به پرواز با هواگرد است
[زمین شناسی] داده آزمایشى - داده اى که نشان دهنده داده هایى است که یک سازمان دارد
لوکوموتیو پیشگام (که برای ارزیابی وضع ریل ها جلو لکوموتیو اصلی قطار حرکت می کند)، ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
(جانورشناسی) ماهی پیشگام (naucrates ductor که معمولا در جلو کوسه ماهی ها حرکت می کند - و نوعی ماهی بومی آب های شیرین و سردسیر امریکای شمالی به نام prosopium cylindraceum)
اتاق سکان [حملونقل دریایی] محوطه یا اتاقی بر روی عرشه که معمولا نظارت و واپایش ناو یا شناور از آنجا صورت میگیرد
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.