اشراف [روانشناسی]
اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور سایر معانی: سو، سمت، سوگیری، سویابی، جهت گیری، خوگیری، سازگاری، همسازی، آشنایی، وضعیت سنجی، تشخیص موقعیت، درک محیط، حفظ توازن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] نیروهای دوقطبی - دوقطبی
[آب و خاک] زاویه آبگیر
[ریاضیات] جهت نگهدار، حافظ جهت
(روان شناسی) بازتاب سوگیری
[ریاضیات] نگاشت جهت برگردان
[پلیمر] شکست مضاعف جهت دار
[معدن] بررسی مقدماتی (عمومی اکتشاف)
[عمران و معماری] توجیه مطلق
[عمران و معماری] سمت زاویه ای
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.