ناخالصی [مهندسی محیط زیست و انرژی]
الودگی، کثافت، نا پاکی، چرک سایر معانی: نجس بودن، ناخالصی، ناسرگی [شیمی] ناخالصی، ناسرگی [عمران و معماری] ناخالصی [برق و الکترونیک] ناخالصی [نساجی] ناخالصی - چرکی - ناصافی - آلودگی [ریاضیات] ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] بار ناخالصی
[برق و الکترونیک] چگالی ناخالصی
[برق و الکترونیک] ناخالصی؛ آلاینده ماده ای نظیر بر،فسفر،یا آرسنیک که در مقادیر کم به بلور نیمه رسانا اضافه می شود و الکترونهای اضافی (ناخالصی دهنده) یا حفره های اضافی (ناخالصی پذیرنده)تولید ...
[برق و الکترونیک] عنصر ناخالصی
[برق و الکترونیک] یون ناخالصی
[برق و الکترونیک] تراز ناخالصی تراز انرژی که بر اثر اتمهای ناخالصی تشکیل می شود.
[برق و الکترونیک] ناخالصی اتمی
[برق و الکترونیک] ناخالصی بیس
[برق و الکترونیک] ناخالصی یون
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.