پذیرنده [شیمی]
پذیرنده، قبول کننده سایر معانی: پذیرا، (حقوق) متقبل، کسی که پرداخت سند یا حواله ای را تقبل می کند، قبولی نویس [شیمی] (اتمی که یک جفت الکترون از اتم دیگرى می گیرد) اتم پذیرا، اتم پذیرنده، پذی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مدار پذیرنده مدار تشدید سری که در بسامد تنظیم شده دارای امپدانس پایین و در سایر بسامدها دارای امپدانس بالاتری است . به صورت سری در مسیر سیگنال قرار میگیرد تابسامد مطلوب را ...
[برق و الکترونیک] سطح پذیرنده
[شیمی] اسید پذیر، پذیرنده اسید
[شیمی] پی پذیر
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.