acceptor
معنی
پذیرنده، قبول کننده
سایر معانی: پذیرا، (حقوق) متقبل، کسی که پرداخت سند یا حواله ای را تقبل می کند، قبولی نویس
[شیمی] (اتمی که یک جفت الکترون از اتم دیگرى می گیرد) اتم پذیرا، اتم پذیرنده، پذیرنده
[برق و الکترونیک] پذیرنده، پذیرا - پذیرنده عصر ناخالصی که تعداد حقره ها را در بلور نیمر سانا نظیر ژرمانیم و سیلیسیم افزایش میدهد در این صورت شارش جریان اساسا محدود به انتقال حفره ها است . چون این حفره ها معادل با رمثبت اند آلیاژ به دست آمده نیمر سانای نوع - پی نامیده میشود آلومینیم، گالیم، و ایندیم نمونه های از پذیرنده ها هستند
[زمین شناسی] گیرنده، پذیرنده گیرنده از مولکول یا یونی تشکیل شده است که الکترونها در آن دارای ساختار مختصاتی منظمی هستند.
[حقوق] قبولی نویس، قبول کننده
[ریاضیات] پذیرنده
[پلیمر] پذیرنده
سایر معانی: پذیرا، (حقوق) متقبل، کسی که پرداخت سند یا حواله ای را تقبل می کند، قبولی نویس
[شیمی] (اتمی که یک جفت الکترون از اتم دیگرى می گیرد) اتم پذیرا، اتم پذیرنده، پذیرنده
[برق و الکترونیک] پذیرنده، پذیرا - پذیرنده عصر ناخالصی که تعداد حقره ها را در بلور نیمر سانا نظیر ژرمانیم و سیلیسیم افزایش میدهد در این صورت شارش جریان اساسا محدود به انتقال حفره ها است . چون این حفره ها معادل با رمثبت اند آلیاژ به دست آمده نیمر سانای نوع - پی نامیده میشود آلومینیم، گالیم، و ایندیم نمونه های از پذیرنده ها هستند
[زمین شناسی] گیرنده، پذیرنده گیرنده از مولکول یا یونی تشکیل شده است که الکترونها در آن دارای ساختار مختصاتی منظمی هستند.
[حقوق] قبولی نویس، قبول کننده
[ریاضیات] پذیرنده
[پلیمر] پذیرنده
دیکشنری
گیرنده
اسم
acceptor, accepter, receiverپذیرنده
accepter, acceptorقبول کننده
ترجمه آنلاین
پذیرنده