گرفتارکردن، گرفتار، کردن، دربند
فرهنگ واژههای سره
نمونه
نرسپان، نادرستی، نادرست، لغزش، گمراهی، کوتاهی، کژی، بیراه، بازنشناختن
نامی، ناموری، سرشناسی، بلندآوازی، بلندآوازگی
نیازمندیها، آرزومندی
آشوبگران
فرونگریستن، دیده وری، توانگران، بلند پایگان، بزرگواران، بزرگان
روشن شدن، درخشیدن، تابان شدن
جا گرفتن
اشک آرزو
یاران، همدلان، دوستان
پژوژناکی، لنجه، پافشاری، پاپیچی