گهواره، زادگاه
فرهنگ واژههای سره
پیراسته، پاکیزه، پاک
نشان، کابین
والاتر، برتر، ارزشمندتر
یاوه، هَنجام، چرند، پوچ، پرت و پلا
هندازگری، کارشناسی
فراهم، ساخته و پرداخته، بسیجیده، آماده
به دستترین
مایگان سستی زا، خواب مایه
نکتهها، گاهی
نگهدار، نگهبانی، نگهبان، دیدور، دیدبان
نگهداری، نگهبانی کردن، رسیدگی کردن، تیمار کردن، پاییدن