دادگستری
فرهنگ واژههای سره
داور
مساله، گزاره، دستور، داستان، پیامد، پرونده، برآمد
راهزنان، راهزن
چکیده، چکه، چِکه
گسستن، جداکردن، بریدن، برش
گسلاندن، رهاکردن، بریدن
تکه تکه، پاره پاره
ژرفا، ژرف، ته، بن
کام، دنبال، پشت سر، پس گردن، پس سر
کابوک، زندان، جای تنگ
جناغ سینه