نرم، مویین، لاغر، شکننده، زیبا، باریک
فرهنگ واژههای سره
سایه، پناه، آسودگی
ستیز، ستم، زورگویی، زورگفتن، جور، جفا، بیداد
گمانه، گمان، پندار، اندیشه
گمانگر، بد گمان
پیدایی، نمود، نمایان، پیدایش، آشکاری
پیدایی و نهفتگی
پشتیبان
پرستگار، خداپرست، پرستنده
خودپرداز
زبونانه، با فروماندگی، با درماندگی، با بیچارگی
شتابنده، زودرس، پیشی جوی