شب خوش
فرهنگ واژههای سره
شب خوش، شام شاد
سایه، تن نما، تارگون
تار
همگون، همسان، همدیس، همچو، همانند، مانند، سان، چون، به سانِ
مانِستن
مردمنشی، نترسی، دلیری، دلاوری، بیباکی
کس، خود، تن
بزرگان
سختی، درشتی، تندی
نیرومند، سهمگین، سخت، دشوار، تند، پرزور
گرفتاری، دردسر، بدی، بدنهادی، بد، آزاررسانی