اسم: روح الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ruhoddin) (فارسی: روحالدين) (انگلیسی: ruhoddin) معنی: روح و روان دین، روان دین، آن که روح دین است
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: روحا (دختر) (فارسی، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ruhā) (فارسی: روحا) (انگلیسی: ruha) معنی: جان، روان، ( روح = جان، نفس، الف ( اسم ساز ) )، منسوب به جان و روان
اسم: روزبه (پسر) (فارسی) (تلفظ: ruzbeh) (فارسی: روزبه) (انگلیسی: ruzbeh) معنی: خوشبخت، سعادتمند، بهروز، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبد بهرام گور پادشاه ساسانی، نام اصلی سلمان فارسی از یاران ...
اسم: روزچهر (دختر) (فارسی) (تلفظ: ruz čehr) (فارسی: روزچهر) (انگلیسی: ruz chehr) معنی: تابان، زیبارو، ( روز، چهر = چهره )، کسی که چهره ای مانند روز روشن دارد
اسم: روسانا (دختر) (عربی، فارسی) (تلفظ: rusānā) (فارسی: روسانا) (انگلیسی: rusana) معنی: مانند چهره، مثل رخ، ( رو، سان، الف اسم ساز ) مانند روی و چهره، ( رو + سان + الف اسم ساز ) به معنی مان ...
اسم: روشا (دختر) (فارسی) (تلفظ: rušā) (فارسی: روشا) (انگلیسی: rusha) معنی: شاد رو، شاداب، دارای چهره ی شاد، ( رو، شا = شاد ) روشاد، ( رو + شا = شاد ) روشاد، روشن
اسم: روشاک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: roshak) (فارسی: روشاک) (انگلیسی: roshak) معنی: نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر مقدونی
اسم: روشن (دختر) (فارسی) (تلفظ: ro (w) šan) (فارسی: روشن) (انگلیسی: rowshan) معنی: درخشان، بینا، شاد، مسرور، درست کار، معتمد، دارای نور، تابنده، ( به مجاز ) آگاهِ با بصیرت، تابان ...
اسم: روشن دخت (دختر) (فارسی) (تلفظ: r.-dokht) (فارسی: روشندخت) (انگلیسی: rowshan-dokht) معنی: دختر تابنده و شاد، ( روشن، دخت = دختر )، ( به مجاز ) زیبارو
اسم: روشن رخ (دختر) (فارسی) (تلفظ: r.-rokh) (فارسی: روشنرخ) (انگلیسی: rowshan-rokh) معنی: روشن چهر
اسم: روشنان (دختر) (فارسی) (تلفظ: ro(w)šanān) (فارسی: روشنان) (انگلیسی: rowshanan) معنی: ستارگان
اسم: روما (دختر، پسر) (فارسی، آشوری) (تلفظ: roma) (فارسی: روما) (انگلیسی: roma) معنی: آسمان