اسم: دیانا (دختر) (اوستایی، یونانی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: diyānā) (فارسی: ديانا) (انگلیسی: diyana) معنی: نیکی رسان، نیکی بخش، رب النوع رومی، دختر ژوپیتر ولاتون، نیکویی بخش، ( در اسطوره های ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: دیباج (پسر) (عربی) (تلفظ: dibāj) (فارسی: ديباج) (انگلیسی: dibaj) معنی: دیبا، پارچه ابریشمی، ( معرب از فارسی ) ( = دیبا و دیباه )، ← دیبا
اسم: دیبارخ (دختر) (فارسی) (تلفظ: d.-rokh) (فارسی: ديبارخ) (انگلیسی: diba-rokh) معنی: دیباروی، که چهره ای دارد چون دیبا از لطافت و زیبائی، دیباچهر، ( = دیباچهر )، ← دیباچهر ...
اسم: دیدار (پسر، دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: didār) (فارسی: ديدار) (انگلیسی: didar) معنی: ملاقات، دیدن یکدیگر، دیدن، مشاهده، ( به مجاز ) چهره، روی و چشم، صورت
اسم: دیمن (پسر) (کردی) (تلفظ: diman) (فارسی: دیمن) (انگلیسی: diman) معنی: دشت
اسم: دین دار (پسر) (فارسی، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: din dār) (فارسی: ديندار) (انگلیسی: din dar) معنی: کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین، متدین بدین اسلام، متقی، با تقوی، آن که به مبا ...
اسم: دین یار (پسر) (فارسی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: din yār) (فارسی: دينیار) (انگلیسی: din yar) معنی: یاور و مددکار دین، یار و یاور و مددکار دین
اسم: دینا (دختر) (اوستایی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: dinā) (فارسی: دينا) (انگلیسی: dina) معنی: داوری، دین، نام خواهر حضرت یوسف ( ع )، داور، ( در عبری ) ( = دینه ) انتقام یافته، ( اَعلام ...
اسم: ذاکر (پسر) (عربی) (تلفظ: zāker) (فارسی: ذاکر) (انگلیسی: zaker) معنی: یاد کننده، ستایش کننده حق، روضه خوان، شریف، ( عربی ) آن که خدا را ستایش می کند، آن که ذکر خدا می گوید، یاد کننده ی ...
اسم: ذبیح الله (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zabihollāh) (فارسی: ذبيح الله) (انگلیسی: zabihollah) معنی: قربانی شده برای خدا، لقب فرزندان حضرت ابراهیم ( ع )، سر بریده برای خدا، ( اَعلا ...
اسم: ذوالفقار (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zolfeqār) (فارسی: ذوالفقار) (انگلیسی: zolfeghar) معنی: شمشیر، در اصل نام شمشیر حضرت علی ( ع )، در لغت به معنی صاحب فقرات، و فقره هر یک از م ...
اسم: ذکری (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zekrā) (فارسی: ذِکری) (انگلیسی: zekra) معنی: یاد، یادگار، یادبود، خاطره، یادآوری، تذکر