اسم: بلواژ (دختر) (کردی) معنی: آبگینه ( نگارش کردی
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: بلور (دختر) (عربی، یونانی) (تلفظ: bolur) (فارسی: بلور) (انگلیسی: bolur) معنی: شیشه شفاف، beryllos )، ) نوعی ماده ی معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه ی شفاف خوب است، ( عربی ...
اسم: بلوط (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: balut) (فارسی: بَلوط) (انگلیسی: balut) معنی: گیاهی درختی و جنگلی که میوه آن خوراکی است، ( در گیاهی )، گیاهی درختی و جنگلی که چوب سخت دارد و میوه ی آن ...
اسم: بلویر (پسر) (کردی) معنی: نیلبک ( نگارش کردی
اسم: بلیمت (پسر) (کردی) معنی: نابغه ( نگارش کردی
اسم: بمان علی (پسر) (عربی، فارسی) معنی: بمان ( فارسی ) + علی ( عربی ) نامی که با آن طول عمر کودک را با توسل به اسم علی ( ع ) بخواهند
اسم: بنار (پسر) (کردی) معنی: دامنةکوةکه رو به دشت است ( نگارش کردی
اسم: بناوان (دختر) (کردی) (تلفظ: benavan) (فارسی: بناوان) (انگلیسی: benavan) معنی: کدبانو، خانه دار، خانةدار ( نگارش کردی
اسم: بنجامین (پسر) (عبری) معنی: بنیامین، فرزند پسر دست راست، نام فرزند حضرت یعقوب و برادر حضرت یوسف
اسم: بندن (پسر) (کردی) معنی: بلندی روی کوه ( نگارش کردی
اسم: بنشاد (پسر) (فارسی) معنی: شاد بنیان
اسم: بنفشه (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: banafše) (فارسی: بَنفشه) (انگلیسی: banafshe) معنی: گلی که در فصل بهار می روید و دارای رنگهای گوناگون است، ( در گیاهی )، هر یک از گیاهانِ کوتاه د ...