اسم: بستانه (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: bostāne) (فارسی: بستانه) (انگلیسی: bostane) معنی: منسوب به بستان و باغ، ( = بوستانه )، ( بستان، ه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیباروی، ( بوستانه ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: بستیر (پسر) (کردی) معنی: نوعی فرش با نقشهای خیلی زیبا ( نگارش کردی
اسم: بسنده (دختر) (فارسی) (تلفظ: basande) (فارسی: بسنده) (انگلیسی: basande) معنی: کافی، کامل، خشنود، شایسته
اسم: بسیم (پسر) (عربی) (تلفظ: basim) (فارسی: بَسيم) (انگلیسی: basim) معنی: خوشحال، شادمان و خندان، خندان چهر، گشاده روی، شادمان، مسرور، خرم و خوشحال
اسم: بشارت (دختر) (عربی) (تلفظ: bešārat) (فارسی: بِشارت) (انگلیسی: besharat) معنی: مژده، خبر خوش، مژده دادن، مژده آوردن، ( در ادبیات عرفانی ) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است ...
اسم: بشتار (پسر) (لری) (تلفظ: bashtar) (فارسی: بشتار) (انگلیسی: bashtar) معنی: آرزومند
اسم: بشتاسب (پسر) (فارسی) معنی: گشتاسپ
اسم: بشری (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: bošrā) (فارسی: بشری) (انگلیسی: boshra) معنی: بشارت، مژده، مژدگانی، از واژه های قرآنی ( یونس : )
اسم: بشکو (دختر) (کردی) معنی: شرکت سهامی ( نگارش کردی
اسم: بعثت (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: beesat) (فارسی: بِعثت) (انگلیسی: beesat) معنی: برانگیختن و به کاری واداشتن، زنده کردن، انتصاب پیامبر اسلام ( ص ) به مقام نبوت از سوی خداوند ...
اسم: بفران (دختر) (کردی) (تلفظ: bafran) (فارسی: بفران) (انگلیسی: bafran) معنی: معصوم و پاک مانند برف، معصوم و روپاک مانند برف ( نگارش کردی
اسم: بلقیا (دختر) (فارسی) (تلفظ: belghiya) (فارسی: بلقیا) (انگلیسی: belghiya) معنی: بلقیس