اسم: قربان (پسر) (عربی) (تلفظ: ghorban) (فارسی: قُربان) (انگلیسی: ghorban) معنی: قربانی، فدایی، نزدیک شدن، چیزی که بوسیله آن به خدا تقرب یابند
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: قشنگ گل (دختر) (فارسی) معنی: گل زیبا، دختری که چهره اش مثل گل زیبا و لطیف است
اسم: قطره (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: ghatre) (فارسی: قطره) (انگلیسی: ghatreh) معنی: مقدار کمی از مایع که از جایی بچکد، چکه
اسم: قلی (پسر) (ترکی) (تلفظ: gholi) (فارسی: قلی) (انگلیسی: gholi) معنی: غلام، بنده، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند حسینقلی، حسنقلی
اسم: قمر الزمان (دختر) (عربی) (تلفظ: qamarozzamān) (فارسی: قمرالزمان) (انگلیسی: ghamarozzaman) معنی: آن که در زمان خود چون ماه می درخشد، ماه دوران، ( اَعلام ) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب ...
اسم: قمری (دختر) (عربی) معنی: نام پرنده ای کوچکتر از کبوتر، یاکریم
اسم: قوام الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: qavāmoddin) (فارسی: قَوامالدين) (انگلیسی: ghavamoddin) معنی: آن که موجب استواری و استحکام دین است، موجب استواری و استحکام دین، ( اَ ...
اسم: قیطران (دختر) (فارسی) (گل) (تلفظ: qeytarān) (فارسی: قیطران) (انگلیسی: gheytaran) معنی: گیاهی زینتی از تیره شمعدانی
اسم: لاریسا (دختر) (فارسی، یونانی) (تلفظ: lārisā) (فارسی: لاريسا) (انگلیسی: larisa) معنی: نفیس و با ارزش، [لاری = ( منسوخ ) نوعی سکه ی نقره ای که در فارس ضرب می شده است، سا = ( پسوند شباهت ...
اسم: لاله دخت (دختر) (فارسی) (تلفظ: l.-dokht) (فارسی: لالهدخت) (انگلیسی: lale-dokht) معنی: دختری که مثل لاله است، ( مجاز ) زیبارو و لطیف، ( لاله، دخت = دختر )، مرکب از لاله ( گلی ) + ...
اسم: لاله رخسار (دختر) (فارسی) معنی: لاله چهر، آن که چهره و صورتی سر و زیبا چون گل لاله دارد
اسم: لاله سار (دختر) (فارسی) (پرنده، طبیعت) (تلفظ: l.-sār) (فارسی: لالهسار) (انگلیسی: lale-sar) معنی: لاله سر، مرغی است خوش آواز و سر سرخ، لاله زار، ( لاله، سار ( پسوند مکان ) ) ...