(اِخ) یکی از امپراتوران روم و ملقب به «پیر» بود. در اوایل حال چوپانی می کرد، سپس به سربازی رسید. به هنگام درگذشت آناستاس در حالتی که سمت والیگری داشت با یک دسیسه وی را به تخت نشاندند. پس ...
لغتنامه دهخدا
[ سُ ] (اِخ) ابن ابراهیم اردبیلی شافعی، جمال الدین فقیه. از شهر اردبیل آذربایجان و مردی والامقام و دانشمندی بزرگ بود. کتاب «انوار لعمل الابرار» از تألیفات اوست. مرگ وی به سال ۷۹۹ هـ . ق. ...
[ سُ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن عبدالرحمان یا یوسف بک، معروف به یوسف عَظُمَة. از شهیدان بزرگ راه استقلال سوریه بود. به سال ۱۳۰۱ هـ . ق. در دمشق به دنیا آمد. در دانشگاه جنگ اسلامبول و آلمان به ...
[ سُ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن عبدالواحد شیبانی تیمی، معروف به قفطی و مکنی به ابوالفضایل. وزیر و قاضی گرانقدر و از نویسندگان و منشیان بزرگ بود. در قفط مصر به دنیا آمد و به تحصیل پرداخت. در فتن ...
[ سُ ] (اِخ) ابن ابی بکربن محمدبن علی سکاکی، مکنی به ابویعقوب و ملقب به سراج الدین و معروف به سکاکی. از دانشمندان ادب عرب و معانی و بیان و عروض و شعر و جز آن بود. و رجوع به ابویعقوب (السک ...
[ سُ ] (اِخ) ابن احمدبن ابراهیم، مکنی به ابویعقوب و معروف به شیرازی. پیشوای صوفیهٔ رباط ارجوانی بغداد بود و برای گردآوری حدیث به فارس و الجزیره و بصره و کوفه و واسط و شام و حجاز و جبال رفت ...
[ سُ ] (اِخ) ابن احمدبن ابراهیم درازی بحرانی، از آل عصفور، معروف به ابن عصفور. از مردم بحرین و از فقهای امامیه و دانشمندی بزرگ بود. از آثار اوست: ۱ - انیس المسافر و جلیس الخواطر. ۲ - حدائ ...
[ سُ ] (اِخ) ابن احمدبن محمدبن احمدبن عثمان یمانی زیدی، ملقب و معروف به نجم الدین. مردی فاضل از مردم هجرةالعین یمن بود و تألیفاتی دارد که از آن جمله است: ۱ -الجواهر و الغرر فی کشف اسرار ا ...
[ سُ ] (اِخ) ابن اسماعیل بن یوسف نبهانی. شاعر و ادیب و قاضی بود. در دیه اجزم بنی نبهان از حوالی حیفا در شمال فلسطین و در سال ۱۲۶۵ هـ . ق. چشم به جهان گشود و پس از احراز مناصبی به سال ۱۳ ...
[ سُ ] (اِخ) ابن الیان بن موسی سَرْکیس. صاحب «معجم المطبوعات العربیة و المعربة» که دارای ده جزء در دو مجلد است. به سال ۱۲۷۲ هـ . ق. در دمشق به دنیا آمد و در کودکی به بیروت رفت و مدت ۳۵ سال ...
[ سُ ] (اِخ) ابن ایوب بن یوسف بن حسن همدانی، مکنی به ابویعقوب. متولد سال ۴۴۱ هـ . ق. زاهدی از متصوفه بود. در بغداد تحصیل کرد و در سال ۵۰۶ هـ . ق. دوباره بدان شهر آمد و به وعظ پرداخت. مردم ...
[ سُ ] (اِخ) ابن برسیای دقماقی ظاهری، ملقب به عزیز و جمال الدین. از پادشاهان چرکسیان مصر و شام بود. رجوع به عزیز شود.