[ گَ ] (ص) سیاه و هر چیزی که سوادی به آن باشد. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (جهانگیری).
لغتنامه دهخدا
[ گَ ] (اِخ) لقب شیخ زین الدین علی علیه الرحمة گلاه بوده است، بسبب آنکه یکی از اجداد شیخ مذکور از اصحاب امام حسین علیه السلام بود. چون خبر شهادت آن حضرت به وی رسید سیاه پوش گردید و بعضی ...
[ گِ وَ / وِ ] (اِ مرکب) همان گلابه است که گل و لای و گل به آب سرشته که بدان دیوار اندایند. (آنندراج). رجوع به گلابه شود.
[ گُ ] (اِ) کولاک. || برفی که فراهم کنند و بشکل انسان یا حیوان درآورند. (شعوری ج ۲ ورق ۳۲۰).
[ گُ نَ / نِ ] (اِ مرکب) غازه و گلگونه و آن چیزی باشد سرخ که زنان به روی مالند. (برهان) (آنندراج) (الفاظ الادویه). سرخاب. و رجوع به گلگونه، والغونه و گلغونه شود.
[ گُ بَ ] (اِ مرکب) از جمله قسمتهای گل است که دومین حلقهٔ گل میباشد و مرکب است از قطعاتی به نام گلبرگ. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص ۱۱۷ شود. قلب برگ. (آنندراج). برگ گل. پر گل : بدان لشکر ...
[ گُ بِ شِ کَ ] (اِ مرکب) گلقند. (ناظم الاطباء). گلشکر. رجوع به همین مدخل شود.
[ گَ بَ ] (اِ) گلبت: محمدحسن خان... با لشکر که در حوزهٔ اختیار داشت به تنکابن رفت و در آن سرزمین از برای حمل آذوقه سیصد گلبط سرانجام و قشون و تفنگچی که داشت با آذوقه در اندرون گلبطهای مذک ...
[ گُ بُ ] (اِخ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در ۴۸هزارگزی شمال باختری فریمان. هوای آن معتدل و دارای ۱۵۴ تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر است. ...
[ گْلُ / گُ لُ ] (فرانسوی، اِ) دانه های بسیار کوچک و کروی شکل که در خون پیدا میشود و بر دو قسم است: گلبول سفید و گلبول قرمز. گلبول سفید یا گویچه های سفید به دو دسته تقسیم میشوند: ۱- یک هسته ...
[ گُ ] (ص مرکب) گلبو. آنکه بوی گل دهد: دِرع بش، آتش جَبین، گنبدسرین، آهن کَتِف مشک دم، عنبرنفس، گلبوی خوی، شمشادبوی. منوچهری. باد گلبوی سحر خوش میوزد خیز ای ندیم بس که خواهد رفت بر بالا ...
[ گُ خَ ] (اِ مرکب) (از: گل MMM کردی کل، حرارت، جوش +خن، خانه، پسوند مکان) گلخان، کردی کول خن (بخاری)، طبری گولخوم . (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). آتشگاه حمام را گویند، و معنی ترکیبی این آ ...