(اِخ) از سرداران کریمخان زند وی در جنگ میان کریمخان و فتحعلی خان افشار شرکت داشته است. گلستانه گوید: کریمخان نیز سپاه خود را بدین ترتیب مرتب نمود شیخعلی خان را با یک دو نفر مانند ترابخان چ ...
لغتنامه دهخدا
[ رُ ] (اِخ) دهی است از دهستان یعقوب وند پاپی بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد که در ۴۲هزارگزی شمال خاوری حسینیه و ۴۰هزارگزی خاور شوسهٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است. زمینش از تپه و ماهو ...
[ شَ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان سرکانه بخش پاپی شهرستان خرم آباد که در ۲۸هزارگزی باختر ایستگاه سپید دشت واقع است. زمینش جلگه ای و سردسیری و مالاریایی، تعداد سکنهٔ آن ۱۲۰ تن است. آبش از چ ...
[ یِ قَ زْ ] (اِخ) شاعری است. صادقی کتابدار در مجمع الخواص آرد: در ظاهر چیانی وش و گرده یقه پوش ولی در باطن خیلی هموار و آدمی صفت بود. در اوایل به هجو تمایل داشت و افکار دقیقی از خود ابراز ...
(اِ) گل کاجیره باشد که به عربی معصفر گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به کاغله در همین لغت نامه شود.
[ دَ ] (اِخ) نام قبیله ای است از بربر که در بلاد بین سودان و صحرا ساکنند. (نخبةالدهر دمشقی ص ۲۳۸). رجوع به مادهٔ قبل شود.
[ کِ ] (اِخ) دهی است از دهستان ولوبی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در ۲۴هزارگزی باختر پل سفید واقع، زمینش کوهستانی و سردسیر است. در زمستان سکنه ندارد و تابستانها عده ای از اهالی کندیج کلا ا ...
(اِخ) دهی است جزو دهستان اشگور بالا بخش رودسر شهرستان لاهیجان و در ۴۵هزارگزی جنوب رودسر و ۹هزارگزی جنوب خاوری سی پل واقع است کوهستانی و سردسیر و تعداد سکنهٔ آن ۸۰۰ تن است. آبش از چشمه تأم ...
(اِخ) ده کوچکی است از دهستان سمام بخش رودسر شهرستان لاهیجان در یک هزارگزی خاور امام واقع است و ۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۲).
(ص، اِ) رنگ سرخ ارغوانی. (ناظم الاطباء) (اشتنگاس).
[ ] (اِ) کاله. بفارسی اسم قرع است و به شیرازی بطیخ را نامند و نیز اسم نوعی ورد است و گفته اند اسم جاورس است که به هندی کنگینی نامند. (فهرست مخزن الادویه).
[ کُ ] (اِ) موی میان سر پسران و مردان و اسب و استر و غیره باشد. (برهان) (غیاث) (مهذب الاسماء). موی تارک سر؛ از اینجهت تیری را که سرگذار باشد تیر کاکل ربا گویند. (چراغ هدایت). مؤلف آنندراج ...