= معذلک
فرهنگ فارسی عمید
با این؛ باوجوداین.
روده.
= مَعبر
عتابکننده؛ سرزنشکننده.
با هم دشمنی کردن؛ دشمن یکدیگر شدن.
دشمنیکننده.
پناهگاه.
۱. هفتادمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۴ آیه؛ واقع؛ سٲل. ۲. [قدیمی] = معراج
۱. علوم؛ دانشها. ۲. اشخاص معروف. ۳. اهل علم و فضل.
آلات موسیقی.
دوست و همدم؛ همصحبت؛ همنشین.