۱. (پزشکی) جوشهای ریزی که بیشتر روی پوست بدن کودکان تولید میشود؛ زردزخم. ۲. (زیستشناسی) = دبق
فرهنگ فارسی عمید
رسم شیرینی خوردن و شادی کردن که پس از خواستگاری دختر و پایان گفتگو توافق طرفین در خانۀ عروس صورت میگیرد و نامزدی پسر و دختر اعلام میشود.
۱. سست و ضعیف. ۲. کسی که دست و پایش سست و بیقوت باشد؛ شل.
= ششلیک
۱. شغل و عمل شیشهکار. ۲. تزیین دیوار یا سقف خانه با قطعههای کوچک شیشه.
= تیهو
شیعهمذهب.
۱. آشفته. ۲. عاشق؛ دلباخته.
۱. پیشرفتگی آب در خشکی که برای ماهیگیری مناسب است. ۲. سدی که در کنار رودخانه برای صید ماهی درست میکنند.
۱. سفرۀ طعام. ۲. سفرۀ بزرگی که انواع خوراکها برآن چیده میشود. * شیلان کشیدن: (مصدر لازم) گستردن سفرۀ طعام.
= عناب
حیله؛ مکر؛ خدعه.