= سکبا
فرهنگ فارسی عمید
= سکره
= سکه
کسیکه در برابر امراض و سختیها مقاومت بسیار داشته باشد؛ سختجان؛ جانسخت.
گیاهی از نوع گاوزبان با برگهای پوشیده از کرک، گلهای خوشهای قرمز یا بنفش، دانههای خاردار و ریشه ضخیم که بلندیش تا شصت سانتیمتر میرسد و در اراضی خشک و شنی م ...
نوعی تیر که پیکان آن باریک و نوکش تیز بوده.
نوعی مگس که پاهای دراز دارد و به بدن سگ و اسب و بعضی حیوانات دیگر میچسبد و خون آنها را میمکد.
= سپستان
= مهرگیاه
۱. شورکننده؛ مشورتکننده. ۲. مشورتخواهنده.
۱. غریبآزار. ۲. مردمآزار.
= سکزی