آشنایی با اصول اولیه ترجمه و تالیف
ترجمه اصولا فعالیتی چند وجهی به حساب میآید. به همین دلیل هماهنگی در رفتار ترجمهای امری بعید مینماید. بنابراین، ارزش ترجمه را میتوان از جنبه دربرگیری دو عنصر حائز اهمیت، مورد توجه قرار داد:
۱- به عنوان یک متن در یک زبان خاص، ترجمه قادر است خلأهای یک فرهنگ یا یک بخش معین از جامعه را بپوشاند
۲- نقشی که اصول ترجمه در بازنمایی زبانها و فرهنگهای دیگر ایفا میکند
به طور معمول، عمل ترجمه در درون یک فرهنگ- نمایانگر هنجارمندیهایی ویژه است. از این روی، افراد یک فرهنگ، حتی هنگامی که نمیتوانند تبیین روشنی از انحراف به دست دهند- باز هم قادرند از عدم وفاداری یک مترجم به شیوههای عمل روا شمرده شده، سخن بگویند.
ماهیت و نقش هنجار ها در ترجمه
یک مترجم در هنگام ترجمه هم میتواند به هنجارهای متن اصلی (و به واقع زبان و فرهنگ مبدأ) تن دهد و هم این امکان را دارد که هنجارهای فرهنگ و زبان مقصد را به کار بندد.
بدین ترتیب -درحالیکه وفاداری به هنجارهای متن اصلی را میتوان معیاری برای کفایت و بَسَندگی ترجمه دانست- التزام به هنجارهای فرهنگ مقصد را میتوان ملاکی برای قابل پذیرش بودن ترجمه به شمار آورد.
رابطه میان زبان مبدا و مقصد مستقیما یا به شکلی غیرمستقیم تابع هنجارهای عملیاتی است. به دیگر سخن، تغییر و عدم تغییر، هر دو وابسته به این نوع هنجارها هستند و این یعنی آنچه باید در فرایند ترجمه از متن حذف یا بدان افزوده شود و تغییر محل مطالب و بخشهای یک متن هم تحت تاثیر هنجارها به وقوع میپیوندد.
به عنوان مثال، حذفیات گسترده در یک متن غالبا متضمن تغییراتی در بخشها و قسمتهای مختلف آن است؛ خلاصه در ترجمه یک متن، اگر حد و مرز روشنی برای آنچه باید حذف شود (جمله، پاراگراف یا یک فصل) تعریف نشود. همچنین وقتی محل قرار گرفتن مطلبی تغییر کند، جای خالی آن را باید با مطلبی دیگر پر کرد.
درواقع غالبا میان سن شخص و تعلق وی به خط فکری خاصی از ترجمه (مبتنی بر تقسیمبندی سهگانه قدیمی، شایع و پیشرو) همبستگی وجود دارد. به عنوان مثال مترجمان جوان به ویژه در مراحل اولیه فعالیت خود عمدتا رفتاری تقلیدی در پیش میگیرند
بنابراین نظیر هر تلاشی که برای تدوین هنجارها صورت میگیرد، این اظهارات هم ممکن است دستخوش سوگیری و یکجانبه نگری شوند و لازم است که جانب احتیاط را در بررسی آنها رعایت کرد.