معنی
سایر معانی: سیمی، ساخته شده از سیم، سیم خاردار، نرده ی سیمی، تلگرام، تلگرافی، به سیم مجهز کردن، (با سیم) بستن، متصل کردن، محکم کردن، تلگراف زدن(یا فرستادن)، تور سیمی، (مسابقه ی اسبدوانی) سیم پایان مسابقه، (قدیمی) با سیم به دام انداختن
[عمران و معماری] سیم - مفتول
[کامپیوتر] سیم
[دندانپزشکی] سیم، مفتول
[برق و الکترونیک] سیم
[مهندسی گاز] سیم، سیم کشی کردن
[ریاضیات] مفتول، کابل، سیم