معنی
سایر معانی: (انگلیس - عامیانه) سرزنش کردن، نکوهش کردن، کسمه، رجوع شود به: toupee، (خودمانی) مو، گیسو، کله، مخ، کلاه گیس گذاشتن، کلاه گیس دار کردن، (امریکا - خودمانی) آزردن، اذیت کردن، (امریکا - خودمانی) هیجان زده کردن، دیوانه کردن، (انگلیس) سرپوش، کلاه قضاوت (که شبیه کلاه گیس است)، سرزنش کردن