خست، خسیسی سایر معانی: پستی، فرومایگی، لئامت، دنائت، هرزگی، فساد اخلاق، بدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na(Cu,Fe,Zn)2S2
مزایا و مصونیتهای کنسولی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] مجموعۀ امتیازها و مصونیتهایی که دولت پذیرنده باید در قبال نمایندگیهای کنسولی و کارمندان کنسولی دولت فرستنده رعا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
درشگه کرایه ای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
ممتاز، خاص، امتیاز دار، دارای امتیاز یا حق ویژه سایر معانی: برخوردار از امتیاز یا فرداد (رجوع شود به: privilege)، مصون
[حقوق] مدارک یا اطلاعات محرمانه یا مصون از افشاء
[کامپیوتر] حالت ممتاز ،وجه ممتاز
سهام ممتاز یا مقدم
قانون ـ فقه : مزایا
[کامپیوتر] امتیاز خواندن، نوشتن .
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.