privileged
معنی
ممتاز، خاص، امتیاز دار، دارای امتیاز یا حق ویژه
سایر معانی: برخوردار از امتیاز یا فرداد (رجوع شود به: privilege)، مصون
سایر معانی: برخوردار از امتیاز یا فرداد (رجوع شود به: privilege)، مصون
دیکشنری
ممتاز
صفت
privileged, excellent, distinguished, outstanding, illustrious, preferentialممتاز
specific, special, particular, own, peculiar, privilegedخاص
privilegedامتیاز دار
privilegedدارای امتیاز یا حق ویژه
ترجمه آنلاین
ممتاز