variation
معنی
سایر معانی: دگرسانی، وابر، جزانی، دگرش، تنوع، گوناگونی، (ریاضی) وردش، میزان تغییر، (عقربه ی قطب نما) چامگوشه (رجوع شود به: declination)، نوع متفاوت، دگرسانه، (نجوم) زاویه ی انحراف، انحراف از مدار، پرگاره گریزی، (رقص باله) رقص انفرادی، تک رقص، تک وشت، (زیست شناسی) وردایی، وردش، ناهمدیسی، (زیست شناسی) سازواره ی ناهمدیس، ورداواره، (موسیقی - تکرار آهنگ با تغییرات جزئی) دگرآوایی، وابسته به تغییر و دگرگونی
[حسابداری] تغییر
[برق و الکترونیک] تغییر
[مهندسی گاز] تغییر، اختلاف، انحراف
[زمین شناسی] وردش، تغییر، گوناگونی - واگرایی یا دگرسانی در خصوصیات ساختمانی یا عملکردی یک زیستمند از آنهایی که به عنوان مخصوص یا ویژه گروهی در نظر گرفته می شود که به آن متعلق است. نیز ببینید: وردا یا متغیر.
[صنعت] تغییرات
[نساجی] تفاوت - تغییر
[ریاضیات] تغییر
[آمار] تغییر