رحم، زهدان، بچه دان سایر معانی: (کالبد شناسی) زهدان [علوم دامی] رحم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهر یوتیکا (در ایالت نیویورک امریکا)
مفید سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: useful
فایدهگرا [فلسفه] کسی که قاتل به فایدهگرایی است
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] هزینه ی آب و برق و تلفن
حدنگاری خدماتی [عمومی] بخشی از حدنگاری که موضوع آن خدمات شهری است
[ریاضیات] هزینه ی بهره برداری
[کامپیوتر] تابع کاربردی ؛ تابع مفید [زمین شناسی] تابع مطلوبیت [ریاضیات] تابع مطلوبیت، تابع سودمند [آمار] تابع مطلوبیت
(در خانه ها و ساختمان ها) اتاقی که دستگاه شوفاژ و ماشین رختشویی وغیره در آن قرار دارد [علوم دامی] اتاق تجهیزات و انبار .
[زمین شناسی] نظریه مطلوبیت [آمار] نظریه مطلوبیت
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.