timbering
معنی
الوار، مصالح چوبی، هرچیز چوبی
[عمران و معماری] مهاربندی - تخته پوش کردن - پشتبند زدن - پوشش چوبی - چوببندی - حایلبندی - شمعبندی - حایلبندی چوبی - داربست چوبی
[زمین شناسی] چوبست موقت(جهت جلوگیری از ریزش) - قرار دادن محافظان چوبی در کارگاهها یا چاههای معدن برای حمایت در مقابل ریزش از سقف، جبهه کار یا رگه پشتی .
[معدن] چوببستکاری (نگهداری)
[عمران و معماری] مهاربندی - تخته پوش کردن - پشتبند زدن - پوشش چوبی - چوببندی - حایلبندی - شمعبندی - حایلبندی چوبی - داربست چوبی
[زمین شناسی] چوبست موقت(جهت جلوگیری از ریزش) - قرار دادن محافظان چوبی در کارگاهها یا چاههای معدن برای حمایت در مقابل ریزش از سقف، جبهه کار یا رگه پشتی .
[معدن] چوببستکاری (نگهداری)
دیکشنری
چیدمان
فعل
timberبا الوار و تیر پوشاندن
ترجمه آنلاین
چوب سازی