thunder
معنی
سایر معانی: آسمان غرنبه، آسمان غره، صدای تندر، غرنبه، (قدیمی) گور، درک، جهنم دره (thunderation هم می گفتند)، آسمان غرنبه شدن، تندر زدن، (با سرعت یا صدای تندر مانند) حرکت کردن، پیمودن، (با صدای تندر مانند) تهدید کردن، رجز خواندن، شاخ و شانه کشیدن، هارت و پورت کردن، داد و قال کردن، (با صدای تندر مانند) زدن، کوفتن، تهدید، رجز خوانی، بیم افکنی، اسمان غرش، اسمان غرش کردن
[آب و خاک] تندر