بیسکویت دارای جوش شیرین و شیر، fountain soda بیسکویت دارای سودا وشیر ترش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] جوشاندن و شستشوی پارچه کربنی در محلول کربنات سدیم
نوشیدنی غیر الکلی سایر معانی: لیموناد، سودا، نوشابه ی گازدار (مانند کوکا و پپسی)، نوشیدنی غیر الکلی مثل کوکاکولا
[خودرو] صابون کربنات سدیم
سودا، لیموناد، همسایگی، مشروب غیر الکلی گاز دار سایر معانی: رجوع شود به: soda pop [آب و خاک] آب قلیائی
عضو دسته برادران مذهبی، عضو متحد ویکرنگ
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na,K)AlSi3O8 - نام آن به خاطر ویژگی رخ آن از کلمات "oblique" و "fracture" به یونانی گرفته شده است.
جوش شیرین سایر معانی: جوش شیرین (nahco3)، گرد مخمر [شیمی] بی کربنات سدیم، جوش شیرین (NaHCO3)، گرد مخمر [صنایع غذایی] جوش شیرین : پودری است که بر اثر حرارت و ترکیب با اسیدها تولید گاز Co2 میک ...
[مهندسی گاز] تامین سود سوزاور
رجوع شود به: soda water
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.