معنی

قلیا، جوش شیرین، سودا، لیموناد، کربنات سدیم، مشروب گازدار، مشروب غیر الکلی گاز دار
سایر معانی: (از ریشه ی عربی: اسود)، (شیمی) اکسید سدیم (na2o)، بی کربنات سدیم، هیدروکسید سدیم، سود، سودسوزآور، رجوع شود به: soda water
[مهندسی گاز] قلیا، کربنات سدیم
[نساجی] سودا - قلیا

دیکشنری

جوش شیرین
اسم
soda, soda, melancholy, soda water, trade, bargainسودا
baking soda, soda, bicarbonate, bicarbonate of sodaجوش شیرین
lemonade, soda, sherbet, soda waterلیموناد
sodium carbonate, sodaکربنات سدیم
alkali, sodaقلیا
sodaمشروب گازدار
soda, soda waterمشروب غیر الکلی گاز دار

ترجمه آنلاین

سودا

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.